سالمندان چالشها و فرصتها
خوشبختانه هم در فرهنگ اسلامی و هم در فرهنگ ملی ما، احترام و تکریم سالمندان جایگاه خاص خود را دارد و از این نظر هم آموزه های دینی ما و هم فرهنگ ما توجه خاصی به سالمندان دارند و وظیفه ما حفظ وتقویت این فرهنگ می باشد اما علیرغم وجود این آموزه های دینی و ملی وضعیت سالمندان کشور در جایگاه مطلوب قرار ندارد و پرداختن به این مهم از چند منظر ضروری به نظر می رسد.
الف ) درحال حاضر میانگین جمعیت سالمندی کشور حدود 10 درصد است که این آمار نشان از آن دارد که جمعیت ایران در حال دگر دیسی است . اگر تا به دیروز همه جا صحبت از جمعیت جوان کشور می شد امروز همه جا صحبت از لزوم افزایش موالید است زیرا بر اساس آمار و اطلاعات موجود جمعیت ایران در حال خاکستری شدن است و طی چند دهه آینده با میلیون ها سالمند روبرو خواهیم بود.
خوشبختانه این زنگ خطر دگردیسی جمعیت کشور ، ذهن ها را متوجه مسئله سالمندی نموده است اما بیشتر از آنکه به فکر آماده شدن برای پدیده سالمندی و مشکلات و چالش های سالمندی آینده کشور باشیم بیشتر به به فکر افزایش موالید والبته بصورت دستوری هستیم .
به یاد بیاوریم نسل جدیدی را که پس از انقلاب شکوهمند اسلامی پا گرفت و به علت عدم آمادگی و برنامه ریزی لازم دچار سختی های فراوان شد از کمبود شیرخشک گرفته تا چند شیفتی شدن مدارس وسپس مشکل ظرفیت دانشگاه ها و احداث دانشگاه های ازاد و پیام نور و هم اکنون مشکلات اشتغال و ازدواج این عزیزان وهنوز هم که هنوز است ما درگیر مشکلات همین نسل هستیم. این اتفاق می تواند در طی دو دهه آینده برای نسل سالمند کشور رخ بدهد با این تفاوت که مشکلات وچالش های مسئله سالمندی بسیار بغرنج تر و پر هزینه تر می باشد.
دولتمردان و مسئولین ما نباید یک تجربه تلخ را دوبار تکرار کنند و باید از هم اکنون به دنبال برنامه ریزی و کسب آمادگی برای مواجه با نسل سالمند آینده کشور باشیم و شرایطی را فراهم نماییم تا سالمندان کشور از بالاترین کیفیت ممکن زندگی برخوردار باشند.
ب ) اگرچه افزایش تعداد سالمندان کشور حاکی از افزایش سطح بهداشت و سلامت کشور میباشد که جای تبریک و خسته نباشید به مسئولین امر را دارد. اما فراموش نکنیم سالهاست دیگر شاخص امید به زندگی و افزایش طول عمر انسانها شاخص مهمی محسوب نمی شود و اینک همه به دنبال افزایش کیفیت زندگی هستند.
در کشور ما اگرچه شاخص امید به زندگی به 76سال افزایش پیدا نموده است اما متاسفانه کیفیت زندگی افرادی که به سن سالمندی می رسند در ایران نسبتاً پایین است. و تعداد بسیار زیادی از این افراد دچار چندین بیماری مزمن می باشند که باعث می شود این عزیزان، سالمندی فعالی را تجربه نکنند. البته کیفیت زندگی پارامترهای متعدد دیگری نظیر وضعیت مالی سالمندان ،استقلال سالمند، امنیت وضعیت اجتماعی و... را هم شامل می شود .
ج) سلامت یکی از مهمترین پارامترهای کیفیت زندگی سالمندان محسوب می باشد. بدون شک برای داشتن سالمندان سالم و فعال باید روبه کارهای پیشگیری بیاوریم.
1) در امر پیشگیری کارشناسان معتقدند که باید اولین قدم ها را می بایست در سنین کودکی برداریم. داشتن تغذیه مناسب، ورزش و تقویت فرهنگ کار و دوری از مصرف دخانیات و داشتن زندگی سالم از اصول اولیه آموزشی و پیشگیری میباشد .
2) دومین برهه از زمان طلایی پیشگیری مربوط به سنین میانسالی و پیش سالمندی است زیرا در این سنین بسیاری از بیماری های مزمنی که می تواند در سالیان آینده برای سالمندان مشکل زا باشد قابل پیشگیری و حتی درمان است متاسفانه در کشور ما به امر پیشگیری آنچنان که باید و شاید اهمیت داده نمی شود و پیشگیری را بیشتر امری هزینه بر می دانند در حالیکه به اذعان کارشناسان هر یک دلار هزینه در امر پیشگیری حدود 7دلار از هزینه های درمان را کم خواهد کرد. شاید بتوان با تشکیل شناسنامه های سلامت برای افرادی که در شرف بازنشستگی هستند حداقل در سطح کارمندان و کارگران کشور این امر پیشگیری بیماری های دوران سالمندی را تسری و انجام داد.
تنها کافی است طی یک بخشنامه از طرف دولت اعلام گردد تمامی افراد در شرف بازنشستگی بایدکلیه آزمایشات و معاینات شناسنامه سلامت را انجام دهند تا بتوانند به افتخار بازنشستگی نائل آیند . فراموش نکنیم همین افراد را سی سال پیش قبل از استخدام مجبور به معاینات اجباری استخدامی نمودیم چرا حاضر نیستیم در پایان خدمت این عزیزان یک بررسی کامل از سلامت ایشان به عمل آورده و طی یک دوره آموزشی کوتاه مدت این عزیزان را برای دوران سالمندی آماده نماییم.
د) و اما در پایان شاید مهمترین مسئله در بحث سالمندان کشور این مطلب باشد که بهزیستی به عنوان متولی اصلی سالمندان کشور اگرچه سیاست گذاری های خوبی برای توانمندسازی سالمندان کشور داشته است اما عملا به دلیل کمبود اعتبارات و ابزارها و امکانات لازم تنها می تواند درصد خیلی کمی از سالمندان کشور را تحت پوشش خدمات و سیاست های خود قرار دهد. رسیدگی به امر سالمندان نیازمند یک عزم ملی البته بدون موازی کاری می باشد که در این میان نقش شورای عالی سالمندی کشور به عنوان یک شورای سیاست گذار وهماهنگ کننده بسیار ممتاز می باشد.
استفاده ازظرفیت های بخش خصوصی ، گروههای داوطلب مردمی واستفاده از تجربیات دیگر کشورهایی که درگیر مسائل سالمندی هستند از دیگر راهکارهای قابل بررسی است.
باور داشته باشیم که احتیاجی به اختراع مجدد چرخ نداریم. دکتر احمد ابویی